Mahyar - Hobabe Soorati (with Canis) (Official Visualizer)

Details
Title | Mahyar - Hobabe Soorati (with Canis) (Official Visualizer) |
Author | Mahyar |
Duration | 4:15 |
File Format | MP3 / MP4 |
Original URL | https://youtube.com/watch?v=F5bEyiF6pI8 |
Description
Mahyar - Hobabe Soorati (with Canis) | Official Visualizer
Producer / Mix: Jafari HR
Composer: Mohammad Rezaian
Co-composer: Mahyar
Mastering Engineer: Iman Tanha
Recording Engineer: Siavash Kamkar
Director: Ehsanitor & Alireza Gholami
Assistant: Director_b
Photography: Behrouz Sasani
Cover Art: Saleh Karimi
Lyrics Translation: Ali Aka
Label :Asli, Bong Music
►Listen To Mahyar:
Listen On Spotify: https://spoti.fi/4eZfrCU
Listen On SC: https://bit.ly/3BZiSuR
Listen On Tidal: https://bit.ly/48kCxBj
Get On iTunes/AppleMusic: https://apple.co/3BZ4rH1
►Follow Mahyar Online:
YouTueb: https://bit.ly/3Upf4cx
Instagram: https://bit.ly/4eZef2o
"Hobabe Soorati (with Canis)" Lyrics:
یهو میگیره خواب و دوتا چش اَ چشات
باید از این هیپنوتیزم منو بدن نجات
بی دوربین دیده میشه بهشت اَ چشات
به زیباییت هیچ چی نی، چی بکشم بهجات؟
منو رفیق کردی تو با این ضربانِ تند
شَرَم باشی درد میکنه سَرَم واسه تو
اگه خواستی یه روز بری از این محله و شهر
هر برنامهای چیدی توش یه منم باشه خب
من عکس میگیرم حتی اَز رو عکسات
میخوام نِگات کنم، تکون نخور اَز جات
میدونم این بَده که وقتی رو به رویِ همیم
انقدر محوتم گوش نمیدم به حرفات
نباید میفهمید
نباید میگفتم
چرا آدمای صاف اَز چشم میافتن؟
تقصیرِ خودمه ولی دستِ خودم نی
دارم با پایِ خودم تو دامش میافتم
نباید میفهمید
نباید میگفتم
چرا آدمای صاف اَز چشم میافتن؟
تقصیرِ خودمه ولی دستِ خودم نی
دارم با پایِ خودم تو دامش میافتم
خلاصم کن
این طوری راحتترم
خلاصم کن
گذشته آب از سرم
خلاصم کن
نشدش آخرسرم
بپره فکرت از سرم
بپره فکرت از سرم
مثلِ شات
یکی کافی نیست
میخوام چندتا اَزت
تو چشات دیدم بازی نیست
بودی خودت فقط
تو دلم خالی میشه من
تو دلت که خالی میشه تو
آرومی آروم میگیرم
تو صداته آرامشِ صبح
منو اَز خودم بگیر و
مالِ تو باشه روحِ من
تو یعنی زلالیِ آب
تو یعنی حالِ خوبِ من
مگه صدا سلاح میتونه باشه آخه؟
چون خلع سلاحم میکنه صدایِ تو
باید دورشم از این حبابِ صورتیِ گُنگ
باید پشتِ سَرو خراب کنم به جای پل
تو نِگات مساوی تولدِ یه شعره
که تهش افتاد اَ پا اون که گفت و نوشتش
تو نِگاهت دژاووعه، رویائه، یه فکره
مریضه اتاق بغلی که نیستی به فکرش
نباید میفهمید
نباید میگفتم
چرا آدمای صاف اَز چشم میافتن؟
تقصیرِ خودمه ولی دستِ خودم نی
دارم با پایِ خودم تو دامش میافتم
نباید میفهمید
نباید میگفتم
چرا آدمای صاف اَز چشم میافتن؟
تقصیرِ خودمه ولی دستِ خودم نیست
دارم با پایِ خودم تو دامش میافتم